معلولیتی که پله موفقیت شد/ تعاریف تکاندهنده هنرمندی که به معلولیتش میبالد
به گزارش گروه فرهنگ خبرگاری آنا از روابط عمومی برنامه «مثل ماه» در غروبی دیگر از ماه مبارک رمضان میزبان هنرمندی بود که نه تنها معلولیت را تفاوت انسانها با یکدیگر عنوان میکند بلکه خود را عاشق اندام معلول خود دانسته و آن را بزرگترین موهبت خداوند به خود میداند.
«مصطفی شریعتی» میهمان برنامه رمضانی «مثل ماه» مهمترین کمبود بشر را فقدان خودباوری و عزت نفس میداند و اینکه انسانها از خود رضایت ندارند و میگوید: تعاریفی که در زندگی داریم هم میتواند به ما ضربه بزند، مثلا ما یک تعریف در خصوص معلولیت داریم که به معنی علیل است اما به نظر من ما تنها یک تفاوت جسمی با هم داریم ناتوانی هم معنای متفاوتی دارد، مثلا شما میتوانید یک چهره را در ۲۰ دقیقه به طور زنده طراحی کنید، اما من میتوانم، پس شما معلول هستید.
وی ادامه داد: واقعیت است که من نه با این تفاوت کنار آمدم و نه اینکه آن را پذیرفتم بلکه من عاشق آن هستم، من عاشق این انگشتم هستم و آن را با دنیا عوض نمیکنم، من لذت میبرم و با آن حال میکنم، این یک تعریف است، من از کودکی از لحظههای زندگیام لذت بردم، از من پرسیدند از خدا گله نمیکنی؟ میگویم چرا، از خدا میپرسم چرا من، مگر چه کار خوبی کرده بودم که مرا اینقدر زیبا آفریدی این را واقعیت میگویم.
شریعتی در پاسخ به این مطلب که شاید مردم فکر کنند که شعار میدهی، یادآور شد: من آن قدر این باور را دارم که اطرافیان من فراموش کردند که من با آنها تفاوت دارم، یعنی مرا باور کردند، من از جسمم لذت میبرم و البته رفتار پدر و مادر در اینکه این عزت نفس را داشته باشم هم بیتأثیر نبوده، چون به نظر من شما فقط متراژ دست و پایتان بیشتر از من است، چون من هم تمام کارهایی که شما انجام میدهید انجام میدهم، اما آن چیزی که ما بابتش آمدیم و من بابتش آنقدر زیبا آفریده شدم نشان دادن این زیبایی است، این احساس مسؤلیت را دارم که به بهترین نحو این زیبایی را نشان دهم، چون خدا زیباآفرین است.
میهمان برنامه «مثل ماه» با اشاره به اینکه این تفاوت من مادرزادی است، تصریح کرد: من در اولین کتابم به این نکته اشاره کردم که عزت نفس ما حتی قبل از اینکه به دنیا بیائیم آغاز میشود، زمانی که من به دنیا آمدم پدرم مجروح شده و بستری بودند، بزرگان فامیل پس از دیدن من به مادرم پیشنهاد میدهند که مرا به آسایشگاه بفرستد و مادرم قبول نمیکند، وقتی پدرم متوجه میشود، میگوید اگر این کار را میکردید روزگارتان را سیاه میکردم، خداوند این بچه را به من داده تا مرا امتحان کرده و اتفاقات بزرگ در زندگیام رقم بزند و این افتخاری که پدر و مادر به من میکردند به من اجازه نمیداد ضعیف باشم.
وی با تأکید بر اینکه عزت نفس از همین جا شروع میشود، گفت: چطور خیلی راحت به بچه میگویند ناخواسته بودی، به بچههایی که به دنیا میآیند افتخار کنید، چون میتوانند در آینده انسانهای بزرگی شوند، خانوادهها چطور سقط جنین میکنند خدا را شکر در آن زمان این چیزها نبود، ما گاهی دچار بازیهای کوچک زندگی میشویم.
این هنرمند در خصوص دوره تحصیل خود نیز این چنین توضیح داد: من دوره ابتدایی را در مدارس توانخواهان گذراندم و با تلاش پدر و مادر که مدیون آنها هستم از دوره راهنمایی در مدارس عادی تحصیل کردم که اتفاق بهتری بود و نقطه عطفی در زندگی من شد و از همان زمان در کلاسهای نقاشی، کلاسهای تابستانی و کانون رشد هم شرکت میکردم، از همان دوران با فلسفه هنر آشنا شدم و به صورت حرفهای و جدی از سال ۸۱ نقاشی را آغاز کردم، از همان سالهای دهه ۸۰ من آموزش نقاشی نیز میدادم و چهرههای زنده میکشیدم که امروز بسیاری از شاگردان من استاد شدند و حتی برخی از آنها از این راه امرار معاش میکنند.
شریعتی با اشاره به اینکه یکی دیگر از نقاط عطف من زمان ۱۳ سالگیام بود که به من گفتند فکر میکنی اگر پدرت نباشد بتوانی خرجت را درآوری، بیان کرد: و اتفاقا این جمله آیا میتوانی یکی از حساسیتهای من است که باید به دنبالش بروم تا حتما بتوانم، لذا از همان زمان بود که با کارهایی مثل فروختن نقاشی و خرید و فروش به کسب درآمد پرداختم.
وی اینچنین ادامه داد: در آن زمان المپیاد جهانی نقاشی در هندوستان برگزار شد و چون قرار بود نفرات اول در آن شرکت کنند من هشت ماه زحمت کشیدم تا رتبه اول رنگ و روغن را کسب کنم و به این مسابقات اعزام شوم که موفق شدم و در آن مسابقات نیز در بین ۲۵ کشور رتبه نهم شدم، پس از آن در بسیاری از شهرهای ایران نمایشگاه داشتم.
انتهای پیام/۴۱۰۴/
انتهای پیام/